- باد دست
- مسرف اسراف کننده متلف باد بدست
معنی باد دست - جستجوی لغت در جدول جو
- باد دست
- کسی که هر چه به دستش برسد خرج کند و چیزی نگه ندارد، مسرف، ولخرج،
برای مثال ملامت کنی گفتش ای باد دست / به یک ره پریشان مکن هر چه هست ، تهیدست، دست برباد(سعدی۱ - ۸۲)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اتلاف کار، تبذیر، اسراف، ولخرج
مردم بی حاصل هیچکاره تهی دست مفلس، بدبخت بی طالع
دارای دستی بخشنده، گشاده دست
اسراف
کسی یا چیزی که کنار شخص باشد پهلویی جانبی
صدر مجلس بهترین جای مجلس که مختص جلوس بزرگانست، حریف غالب، نفیس عالی. برتر، حریف غالب
تجسس، پژوهش
ساعد
کسی که دستش فالچ بود یا رعشه داشته باشد چلاق
اسراف، ولخرجی، تهیدستی، چالاکی، چابک دستی
درستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، درست کردار، راست کار، صحیح العمل
پرباد، دارای باد مثلاً لاستیک باددار، بادآور، نفخ آور، دارای ورم، آماس کرده، کنایه از شخص متکبر و خودپسند
بیکاره، تهیدست و مفلس، محروم، بی حاصل، برای مثال تکیه بر چار چیز می نکنی / که شوی زاین امید بادبه دست (ابن یمین - مجمع الفرس - بادبه دست) ، بدبخت، بادبه مشت
بالا، قسمت بالایی، بالای مجلس که جای نشستن بزرگان است، چیره، نفیس، عالی، گران بها
آنکه دستش در عمل کند باشد مقابل تیز دست
ولخرجی، اسراف
تازه کار، بی تجربه، برای مثال نشاید دید خصم خویش را خرد / که نرد از خام دستان کم توان برد (نظامی۲ - ۲۰۲)
زیر دست فرو دست مطیع محکوم، سنخ هم سنخ، از طرف از جانب از قبیل، از عهدهء: این کار از دست... بر نمیاید) توضیح زم اضافه است
مغرور و متکبر
آس بادی آسیایی که با باد گردد
کسی که در مستی عربده کشد و شرارت نماید کسی که پس از مست شدن هرزه گویی و شهوت پرستی نماید
از طرف، از جانب، از عهده، از عهدۀ مثلاً از دست او کاری بر نمی آید، این کار از دست او بر نمی آید
Attentively, Carefully, Delicately, Exactingly, Fastidiously, Graspingly, Observantly, Rigorously, Thoughtfully
внимательно , осторожно , деликатно , точно , придирчиво , сжимающе , строго , вдумчиво
aufmerksam, sorgfältig, zart, exakt, akribisch, fest, streng, nachdenklich
уважно , обережно , делікатно , точно , прискіпливо , міцно , суворо , розважливо
uważnie, ostrożnie, delikatnie, dokładnie, skrupulatnie, mocno, rygorystycznie, rozważnie
专心地 , 小心地 , 精巧地 , 精确地 , 一丝不苟地 , 紧握地 , 注意地 , 严格地 , 深思熟虑地
atentamente, cuidadosamente, delicadamente, exatamente, de maneira meticulosa, firmemente, de forma rigorosa, pensativamente